جدول جو
جدول جو

معنی شان ورین - جستجوی لغت در جدول جو

شان ورین
ابزار فلزی شبیه بیلچه که با آن عسل را از کندو خارج کنند یا
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خِ زَرْ ری)
کنایه از قلم زردرنگ نویسندگی باشد. (برهان قاطع) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(تُ)
نام یکی از جزایر دریای اژه (یونان) و دارای 15000 تن سکنه است
لغت نامه دهخدا
(نِ زَرْ ری)
کنایه از آفتاب عالمتاب. (برهان قاطع) (آنندراج). آفتاب. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از هان وهین
تصویر هان وهین
هان، آگاه باش، کلمه ایست که بدان خررا بحرکت تشویق یاتحذیرکنند: (روی ستم نیاید پیدابه چشم کس ازبیم هیبت تو وازهان وهین تو) (سوزنی)
فرهنگ لغت هوشیار
قطع کننده ی درخت
فرهنگ گویش مازندرانی
کنایه از: کسی که پاسخ تند به حرف دیگران دهد
فرهنگ گویش مازندرانی
کسی که در انتهای صف وجین گران یا دروگران قرار داردافرادی
فرهنگ گویش مازندرانی
کاردک مخصوص برای بریدن شانه ی عسل
فرهنگ گویش مازندرانی
کسی که سد جوع دیگران گردد، کسی که نان بری کند
فرهنگ گویش مازندرانی
داس علف تراشی، نام مرتعی در آمل
فرهنگ گویش مازندرانی